معنی نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن, معنی نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن, معنی jvc، /dkاj، uib، rmg، acz، uib lcbj, معنی اصطلاح نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن, معادل نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن, نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن چی میشه؟, نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن یعنی چی؟, نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن synonym, نذر، پیمان، عهد، قول، شرط، عهد کردن definition,